یادبادآن روزگاران یادباد (وبلاگ خبری ، تحلیلی حاج رضا)



امروز یکی از دوستان دوران دفاع مقدسم که در دوران دفاع مقدس جوانی رعنا و زیبا بود و امروز جانبازی 80 درصد و شاید هم بیشتر متنی را برایم نوشت خیلی متاثر شدم و تصمیم گرفتم متن ایشان را که دردنامه ای بود در وبلاگم بیاورم .
مکن ای صبح طلوع !!!
این قصه نیست !!!
شرح حال مال باختهَ پروژه (ساخت مجلس شورای اسلامی است !که چند نماینده ! 
سید شریف حسینی نماینده اهواز  وعضو  هیئت رئیسه وقت مجلس !او قائم مقام کنونی وزارت صمت و مشاور ارشد وزارت نفت و کاندیدای نمایندگی مجدد اهواز !!!
آشوری نماینده بوشهر و عضو هیئت رئیسه مجلس !!!
علی افراشته اهل بوشهر معاون اجرائی مجلس و مشاور ارشد رئیس مجلس !!!
هاشمی نسب مدیرکل مالی مجلس !!!
مجید خلیلی و علیرضا ارباب با پوشش سازنده !!!
در سال ۸۹ تا ۹۱   و تحویل در سال ۹۴
با ادعای ساخت خانه برای نمایندگان و کارمندان مجلس 
با تایید علی لاریجانی رئیس مجلس 
در قالب عنوانی مجعول تحت عنوان هیئت پیگیری !!! بجای تشکیل تعاونی مسکن ! با پول مردم و فروش امتیاز اقدام به خرید دو زمین ۸۰۰۰و ۱۶۰۰۰ متری در ارتفاعات سوهانک تهران می کنند و بجای رعایت قانون پیش فروش مصویه خود مجلس !  با تهیه دفترچه ای زیبا !و عنوان سهامدار! بدون تعین واحد و  پیش بینی خسارت در صورت عدم ساخت  ! با سر برگ  واعتبار مجلس اقدام به جمع آوری پول از نمایندگان و کارمندان و فروش امتیاز به مردم می کنند ودر نهایت خانه ای برای کسی ساخته نمی شود !! 
بلکه زمین ۸۰۰۰متری بر اتویان ارتشبا جواز تجاری و مسی تحت عنوان پروژه یاس را بنام خود می زنند !و صاحب می شوند !!!
و زمین ۱۶۰۰۰متری سوهانک با عنوان پروژه نور !!!
با جواز تجاری و مسی که البته تجاری را خود بر می دارند ! گود برداری و چند طبقه هم اسکلت می زنند و با بدهکاری به خاکبردار ،آهن فروش ، بتن فروش و و  گرو گذاشتن جواز و سند پروژه اقدام به دریافت وام چند صد میلیاری می کنند ولی کار متوقف و مردم پیش خریدار و امتیاز خر بدبخت می شوند !!
علیرغم انواع پیگیری ها از جمله تجمع های مکرر مالباختگان در سال گذشته هیچکس پاسخگوی نیست !!
 حال زنی که خانه اش را در شهرک محلاتی فروخته و در سوهانک در سال ۹۱ ۹۲ امتیاز حانه  پیش خرید کرده از مجلس شورای اسلامی  البته حقیر هم گرفتار همین درد و بلا  البته نه بشدت این بنده خدا هستم .
هیجکس هم پاسخگو نیست !!
و در نهایت برایم نوشت :
سید و سالار من سلام و عرض ادب 
از کجا به کجا رسیدیم 
این حق ما نیست 
که حاکمان جمهوری اسلامی  با ما این می کنند و هیچکس هم  پاسخگو نیست 
ناراحتت کردم 
خواهر شهید 
زن پاسدار جانباز بستری در بقیه الله
پسرش بستری در بخش اعصاب و روان 
دخترش مطلقه 
خودش ۶۳ ساله کارگر آشپزخانه 
مستاجر یک‌ صاحبخانه معتاد افعانی در شوش
.و.سید عجب رزمی !عجب حرمتی !
حالا می بینی چرا خاموشم و دل و دماغ ندارم
نمی دونم چه خواهد شد !

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی دانم پس ازمرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که ازخاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز پی در پی
دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من
سکوت مرگبارم را.

این روزها لیستی از نیروهای ارزشی بیرون آمده که سرلیست آن سردار دکتر قالیباف است همراه با لیستی پر از خدمات ایشان و در شبکه های مجازی و گروهها و کانالهای مختلف راجب آن مطلب می نویسند و به به و چهچه می کنند و البته دوستانی از نیروهای ارزشی هم هستند که بشدت مخالف آن هستند و صد البته مخالفین زیادی هم از معاندین نظام هستند که ایشان را نقد می کنند که تکلیف آنها مشخص است من در یکی از گروهها در جواب یکی از دوستانم که در حمایت از ایشان لیست بلند بالایی نوشته بود بدون توجه به نظرات مخالفین و مدافعین ایشان نوشتم :
Image result for قالیباف"
آقا تو رو به خدا بت نکنید دوستان درست است که زحمات زیادی ایشان کشید اما همان زمانها در مدیریتش در شهرداری و در مدیریت شهری خون به دل نیروهای انقلابی کرد یکی از عوامل گرانی ها شهرداری تهران به خاطر افزایش جند صد برابری بعضی از عوارض شهری بود تراکم فروشی بود استفاده از نیروهای تکنو کرات در مدیریت شهری بود که هیچ اعتقادی به محرومین نداشتند برخورد تند عناصر شهرداری با مردم در دوره ایشان بود اگر می خواهید رای بدهید به ایشان رای بدهید اما این ها را هم بدانید ایشان در مدیریت خویش در استفاده از نیروهای جوان و انقلابی خودش رانشان داده است و اتفاقا کارنامه خوبی ندارد با علم به این مسائل خوب و بدش را ببینید کفه کدوم بخشش سنگین تره بعد تصمیم بگیرید همینجوری لیست نکنید مردم اینها را می فهمند هنوز بحث املاک نجومی در شهرداری مشخص نیست همین شهاب مرادی که است که سازمان فرهنگی هنری شهرداری زمانی دستش بود خانه ای به او تعلق گرفته واقعا چرا ؟برید ببیند الان قیمت اون خونه چقدر است این مگر چکار کرده و یا خیلی دیگر از مدیران شهرداری چرا باید سر خودمان کلاه بگذاریم تبعیض طبقاتی وحشتناک شده است آیا قالیباف در این موضوع بی تقصیر است ؟ من قبول دارم قالیباف آدم سیستمی است هر جا می رود مدیریتش سیستمی است خیلی هم خوب است اما ضعفهایش را هم ببینیم کسی که برجام را تایید می کند کسی که مقرهای تبلیغاتی اش را در اختیار هاشمی قرار داد و خیلی مسائل دیگر که فرصت مجالش نیست بنویسم .
چقدر اون موقعها خون دل خوردیم یعنی ما یک نیروی انقلابی و پا در رکاب در مسیر ولایت نداریم که باید اینها بشوند سر لیست نیروهای ارزشی و ادعای ریاست مجلس را داشته باشد به خدا همین الان خیلی از نیروهای انقلابی و ارزشی عزا گرفتند که قالیباف اگر انتخاب شود و اونم می خواد بشه رئیس مجلس چه بر سر آرمانهای انقلاب خواهد آمد و آیا وضعیت بهتر از گذشته می شود ؟
دوستان واقعا اگر بنده اشتباه می کنم برایم بنویسید منطقی و مستدل هدف من رسیدن به بهترین انتخاب است

پیر مرد با چهره‌ای و زیبا وارد مغازه طلا فروشی شد. فروشنده با احترام از پیرمرد نورانی استقبال کرد.
پیرمرد گفت: من عمل صالح تو هستم!
مرد زرگر قهقهه‌ای زد و با تمسخر گفت: درست است که چهره‌ای نورانی داری اما هرگز گمان نمیکنم عمل صالح چنین شکلی داشته باشد !!
درهمین حین، زوج جوانی وارد مغازه شدند و سفارشی دادند.
مرد زرگر از آنهاخواست که روی صندلی بنشینند تا سفارششان را آماده کند. باکمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در بغل پیر مرد نورانی نشست.
با تعجب از زن سوال کرد: چرا در بغل پیر مرد نشستی؟
خانم جوان با تعجب گفت: کدام پیر مرد؟ حال شما خوب است؟ ازچه سخن میگوئید؟ کسی اینجا نیست.
مرد طلا فروش با تعجب وخجالت، طلای زوج جوان را به آنها داد و مبلغ را دریافت کرد و زوج جوان مغازه را ترک کردند.
پیرمرد رو به زرگر کرد و گفت: غیر از تو کسی مرا نمی‌بیند و این فقط برای صالحین و خواص محقق میشود.
دوباره مرد و زن دیگری وارد شدند و همان قصه تکرار شد.
پیر به زرگر گفت: من چیزی از تو نمیخواهم! فقط این دستمال را بصورتت بکش تا رزق و روزیت بیشتر شود .
زرگر با حسی خوب دستمال را گرفت و بو کرد و بصورت کشید و نقش بر زمین شد.
پیرمرد دوستانش را صدا زد و هرچه پول و طلا بود ، برداشتند و مغازه را جارو زدند .

بعد از ۴ سال پیرمرد با غل و زنجیر و اسکورت پلیس وارد مغازه شد .
افسر پلیس شرح ماجرا را از پیرمرد و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت قصه را بازگو کردند.
افسر پلیس گفت: برای اطمینان باید دقیقا صحنه را تکرار کنید و پیرمرد دوباره دستمال را به زرگر داد و زرگر بو کرد و بصورت کشید و نقش بر زمین شد و این‌ بار پیر مرد و پلیس و دوستان، دوباره مغازه را جارو زدند.!!

نتیجه: هرچهارسال یکبار پیرمردها و دوستانشان با طرحی نو و رنگی جدید می آیند تا با نمایشی دیگر ما ملت را مانند زرگر ساده دل داستان غارت کنند.
دوستان انتخابات نزدیک است، مراقب مغازه های زرگری خود باشید.
از این به بعد، بازار وعده و وعیدها و نطقهای آتشین و سینه چاک کردن برای مردم و مردم فریبی، گرم میشود.
به فرموده قرآن با شعار اصلاح می آیند اما در پی افسادند.
یکی از اون نماینده های اعتقاد و ایمان و باور مردم به انقلاب همین پیرموذن نماینده سابق اصلاحطلب است که امروز در آمریکا حال می کنه حالا بقیه اشان هم یا اونور آب هستند یا اینور زندگی های آنچنانی دارند و به ظاهر دلشان برای مردم می سوزد بعضی ها هم مثل اون بدبخت مازنی که لباس ت را لکه دار کرد با دیدن موگرینی از حال بی حال شد و با ذوق تمام عکس سلفی گرفته و بقیه نماینده های مزخرف
Image result for پیرموذن در آمریکا"Image result for سلفی تحقیر"
گرگهایی در لباس میش
Image result for تکرار می کنیم خاتمی"


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Weed جاذبه فیلم ایران ghabvichubi جلوهِ حق کتابخانه ولایت هوراند سرانجام یک فرمان مهندسی ياداشت هاي نارنجي وب لژیون علی رحمانیان فایل دانلود | دانلود بهترین و کمیاب ترین فایل ها